Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@21:45:28 GMT

دوئل اصلاح طلبان/ چپ از دنده چپ بلند شد

تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۴۷۷۹۷

دوئل اصلاح طلبان/ چپ از دنده چپ بلند شد

دنیای اقتصاد نوشت: با نزدیک شدن به دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، شکاف میان جریان‌های سیاسی آشکارتر می‌شود. فرقی هم نمی‌کند که این جریان وابسته به اردوگاه اصولگرایان باشد یا اردوگاه اصلاح‌طلبان. این بار اما این شکاف درمیان جریان اصلاحات بیش از همیشه خود را نشان داده است. شکافی که به نظر می‌رسد به مرور زمان در حال تبدیل به یک دوئل انتخاباتی میان دوسر این جریان یعنی طرفداران شرکت در انتخابات و مخالفان حضور بدون شرط در عرصه انتخابات است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نبرد قدیم و جدید اصلاحات

در یک سر بخشی از بزرگان قرار دارند که بنابر برخی ملاحظات که در ادامه به آن خواهیم پرداخت بر حضور فعال در انتخابات تاکید می‌کنند. در سوی دیگر نیز بخش دیگری قرار دارند که حضور در میدان رقابت‌های انتخاباتی را تحت هر شرایطی جایز نمی‌دانند و البته سخنی از تحریم انتخابات هم به زبان نمی‌آورند و تنها می‌گویند توصیه‌ای برای پیش‌ثبت‌نام در انتخابات نداشته‌اند. جدال در اردوگاه اصلاحات از مدت‌ها پیش استارت خورده است.

شاید بهتر است بگوییم انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نقطه آغازین جدی این تنش‌ها بوده است. البته این به آن معنا نیست که تا پیش از آن هیچ اختلافی میان اعضای این جریان وجود نداشته است که اختلافات ذات فعالیت سیاسی است. اما انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ و اعتقاد برخی از اعضا مبنی بر داشتن یک نامزد ریاست‌جمهوری با وجود رد صلاحیت‌های گسترده به نوعی موجب انشقاق در جبهه اصلاحات در آن زمان شد. حالا دو سال پس از اتفاقات ۱۴۰۰، و البته ماجرای انتخاب رئیس جبهه اصلاحات به نظر می‌رسد که یک بار دیگر بودن یا نبودن در عرصه انتخابات، احزاب موجود در جریان اصلاحات را دوپاره کرده است.

تفاوت دیدگاه

طیفی از قدیمی‌ترهای این جریان معتقد به حضور در میدان رقابت‌های انتخاباتی با هدف کسب کرسی‌های سبز بهارستان برای برهم زدن نقشه خالص‌سازها هستند.

اگرچه در پیش‌ثبت‌نام انتخابات مجلس کمتر اسمی از نامداران و بزرگان این طیف دیده و شنیده می‌شود، اما سخنان بزرگانشان مبنی بر تشویق به پیش‌ثبت‌نام در دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان داد حتی تجربه شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ هم آن‌ها را از اهدافشان دور نمی‌کند. البته آن‌ها در کنار هدفی که ذکر می‌کنند ملاحظاتی هم دارند.

یکی از این ملاحظات ادامه حفظ صندلی‌های قدرت است. این احزاب معتقدند با توجه به مساله ثبات باید همچنان در عرصه سیاست کشور حضور داشت و رابطه خود را با حاکمیت حفظ کرد. از سوی دیگر آن‌ها براین نظرند که ماهیت حزب از جنبش اصلاحات جداست و لزومی برای تعریف نقش خود در قالب یک جریان از پایین به بالا برای خود قائل نیستند و رفتارهای انتخاباتی خود را در برهه‌های مختلف از این رهگذر تعریف می‌کنند.

این طیف نگاه دیگری هم دارد و آن ضعیف شدن قدرت و جایگاه این جریان طی سال‌های گذشته است، از این منظر آن‌ها معتقدند باید این ضعف را با حضور موثر در انتخابات پیش‌رو جبران کرد؛ حتی اگر لازم باشد عبور از رهبر معنوی این جریان را برای رسیدن به هدفشان که همان جلوگیری از حاکمیت یکدست است، در دستور کار خود قرار دهند.

با این حال برخی مصلحت‌سنجی‌هایی هم برای آن‌ها وجود دارد که مانع حضور مستقیم آن‌ها در تشویق به حضور در انتخابات شده است. این مصلحت‌سنجی می‌تواند رابطه مستقیمی با مسائل جاری کشور اعم از بحران‌های اجتماعی و اقتصادی کشور داشته باشد که می‌تواند خطر قطع کامل بدنه اجتماعی قدیمی طرفدار اصلاحات را برای آن‌ها به دنبال داشته باشد.

موضوعی که قطعا به‌عدم رای‌آوری لیست مورد نظرشان در انتخابات آتی مجلس منجر خواهد شد. از همین‌رو مروری بر رسانه‌های حامی تفکر این جریان نشان می‌دهد، بزرگان برنامه تشویق به مشارکت در انتخابات پیش‌رو را فعلا به نیروهای دیگر و پیاده‌نظام خود واگذار کرده‌اند. زنهار از خطر یکدست شدن حاکمیت به مردم و فعالان سیاسی و ازسوی دیگر اندرز و نصیحت به حاکمیت مبنی بر خطرات تفکر یکدست شدن، اسم رمز طرفداران شرکت فعال در انتخابات است.

درسوی مقابل طیفی از جدیدترها قرار دارند که به جای نگاه به قدرت، به رضایت بدنه اجتماعی اصلاحات از خود اعتقاد دارند. آن‌ها همچنان اصلاحات را حاصل یک جنبش اجتماعی می‌دانند و از این‌رو پایبندی براصول و خواسته‌های این جنبش را هدف اصلی خود تعریف کرده‌اند. از نظر آن‌ها ماندن در قدرت در ازای از دست دادن بدنه اجتماعی مجاز نیست.

این بخش از جریان اصلاحات ارتباط خود را با رهبر معنوی‌شان حفظ کرده و اثرگذاری خود را در جامعه برگرفته از این رهگذر می‌دانند. این بخش از جریان اصلاحات حضور در انتخابات را مشروط به فراهم شدن شرایط حضور که همان انتخابات آزاد با حضور همه چهره‌های سیاسی است و رضایت جامعه می‌دانند.

به نظر می‌رسد که مصلحت‌سنجی‌های این طیف به گستردگی طیف مقابل نیست و برخلاف طرف مقابل اصلاح‌طلبی را جدا از جبهه اصلاحات نمی‌بیند. البته رصد جریان اصلاحات نشان می‌دهد طرفداران این نگاه رای بالایی در جریان اصلاحات ندارند و اکثر احزاب قدیمی جریان فوق حامی حضور و مشارکت در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هستند. برآیند این اختلاف نگاه در جبهه اصلاحات سرانجامی جز دوپاره شدن این جریان درپی نخواهد داشت.

منبع: فرارو

کلیدواژه: اصلاح طلبان انتخابات مجلس قیمت طلا و ارز قیمت موبایل انتخابات مجلس جریان اصلاحات ریاست جمهوری جبهه اصلاحات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۴۷۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • مجری صداوسیما: اصلاح طلبی نطفه‌اش حرام است و اصولگرایی لقمه‌اش!
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • رژیم صهیونیستی پاسخ پیشنهاد حماس را با اصلاحات به مصر داد
  • دوئل کارلتو و توخل در مونیخ برنده نداشت / سرنوشت صعود به مادرید کشیده شد!
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!